به گزارش شهرآرانیوز، عصر ششمین روز آذر ۱۴۰۱، تعدادی از شاعران مشهدی گردهم آمدند تا درباره «بریلهای ناگزیر»، تازهترین اثر موسی عصمتی گپ بزنند و چند مصرع از غزلهای سومین کتاب منتشر شده این شاعر نابینای مشهدی را زمزمه کنند.
در این مراسم که اجرای آن را محمد کاظم کاظمی برعهده داشت، علیرضا سپاهی لایین، سید ابوطالب مظفری، مهدی آخرتی و چندی دیگر از شاعران به نقد و بررسی این کتاب شعر پرداختند.
کتاب «بریلهای ناگزیر» مجموعهای است از غزلهای کلاسیک، نیمهکلاسیک و چهارپاره که مضمون و درونمایه این غزلها بیشتر مسائل اجتماعی است، بخشی غزلها عاشقانه است، بخشی مربوط به مسائل نابینایان است و اشعاری هم برای همدلی و همزبانی کشورهای فارسیزبان سروده شده است.
علیرضا سپاهی لایین در این نشست ابتدا کمی درباره پیشینه شعر خراسان و پشتوانه شاعران قوی از جمله بهار و فرخ و... صحبت کرد و سپس به اشتراکات شعر خراسان نقبی زد و همچنین به شعر شاعران امروز اشاره کرد و گفت: همه ما سیوخوردهای سال است با شعر خراسان در ارتباط هستیم. با موضوع، مضمون، محتوا و گرایشهای مخلتفی که بهویژه در دو دهه اخیر در شعر بوده آشنا هستیم. من وقتی به این جریانهای مختلف و این بازی زبانی حدود ۵۰ساله نگاه میکنم و موسی عصمتی را مقایسه می کنم با شاعران همعهد و همنسل خودمان میبینم شعرها از خیلی جهات قابل اعتنا، خوانش و فراگیری هستند.
به گفته شاعر سه جلد کتاب شعر کردی، «بریلهای ناگزیر» مجموعا از سه قالب شعر تشکیل شده و موسی عصمتی نشان داده در هر سه قالب تواناست. دلیل عمدهاش این است که نگاه شاعر به کلمه نگاه حرفهای است و کاملا معاصر است.
نکتهای که در اشعار موسی عصمتی برای سپاهی لایین جالب است، هوش سمعی و شنیداری او است: « برایم جالب است که شاعر چیزی را تجسم کرده که اصلا ندیده است. آن را از لابهلای شنیدهها درآورده و بازپردازی کرده است. شاید برای برخی که دارای نقص عضوی هستند، آثارشان بیشتر از نظر عاطفی بررسی شود، اما من اشعار موسی عصمتی را نه از منظر اینکه یک فرد نابیناست، بلکه بهعنوان یک شاعر نگاه میکنم. این کتاب را به هر آدم منصفی دهید هر صفحه آن را که بخواند، نظری غیر از این ندارد.»
«در کل، شعر موسی عصمتی شعر خوبی است.» این کلیت صحبتهای مهدی آخرتی، از شاعران مطرح خراسان است که یکی از ویژگیهای مهم شعر موسی عصمتی را استفاده از ردیفهای کم و غیرمتداول میداند: «اگر نگوییم این ردیفها بدیع هستند، باید بگوییم بسیار کم استفاده شدهاند، مثل ردیف «دکتر» که من تابهحال هیچجا آن را ندیدهام.»
او ویژگی دیگری را درباره این اثر برشمرد که مربوط به تصویرسازیهای این شاعر نابینا است: «با توجه به شرایط شاعر معلوم میشود این تصویرسازیها اکتسابی نبوده و ذاتی است.»
به گفته آخرتی، نکته دیگرعاطفه اشعار بوده که در کلیت اصیل است: «ما شعرهایی داریم که بسیار عاطفهمند هستند؛ خشم، نفرت، اندوه و این عواطف در شعر پررنگ هستند اما عواطف همانطور که بیرون آمده است، وارد ذهن مخاطب نمیشود و آن تأثیرگذاری عاطفه را نمیبینیم. موسی عصمتی خودش شخصیت باعاطفهای است که شخصیتش در این عاطفه در شعر اثرگذاربوده است، اما تأثیرگذاری قدرتمندی روی مخاطب ندارد. اما یکی از مهمترین ویژگیهای شعر موسی عصمتی در کتاب «بریلهای ناگزیر» استفاده از ردیف است. ردیف یکی از مهمترین ارکان بیت در شعر فارسی است که مزایایی دارد از جمله اینکه ایجاد موسیقی مضاعف میکند، معنا را تکمیل میکند، حسن تعلیق ایجاد میکند و... . این در حالی است که غیر از دو شعر، بقیه شعرها در این اثر ردیف دارند و شاعر در راستای معنازدایی از مخاطب از این ردیفها استفاده میکند. مثلا ردیفهایی مثل «به ما ها نیامده است»، «فرق میکند»، «بماند برای بعد»، «عوض شده است»، «مشخص نیست» و «گیر میدهند» جزو ردیفهایی هستند که متداول نیستند، اما در این اثر بهخوبی استفاده شدهاند. در حقیقت در این مجموعه از ردیفهای خوب و حتی خطرناکی استفاده شده و شاعر ریسک کرده است.
تنوع اوزان در حد قابل قبول، تنوع فضا، دید مثبت شاعر و یکدستی و یکزبانی شاعر از دیگر ویژگیهای موسی عصمتی است که آخرتی به آن اشاره کرد. او بر این باور است که بخشی از این ویژگیها بازتاب شخصیت شاعر است که در شعر او نمایان میشود.
در «بریلهای ناگزیر» حشو زائد اندک است، اما در برخی جاها تکرار کلمات افراطی است و به شعر ضربه زده است.
ابوطالب مظفری در بیان ویژگی برجسته شعر موسی عصمتی در کتاب بریلهای ناگزیر گفت: هر شاعری واژگانش را از دنیایی که در آن زندگی میکند میگیرد و به همان مقدار نیز از هنجارهای رایج شعر زمانه خودش تاثیر میپذیرد. این یک اتفاق طبیعی است. همچنان که وقتی شعر عصمتی را میبینیم به یاد خیلی از شعرها میافتیم که در این سالها دیگر شاعران سرودند.
اینکه شاعر در حد هنجار زمانهاش هست خوب است اما انتظاری که از هر شاعری میرود این است که از هنجارهای زمان خودش کمی فراتر برود. به نظر من زمینه این کار در اشعار آقای عصمتی هست و شاعر میتوانست از هنجار زبانی و تصویری شعر یک مقدار عبور کند.
مظفری در بخشی دیگر از صحبتهایش به بخشهای محتوایی این اثر اشاره کرد. به عقیده او «بریلهای ناگزیر» چهار بخش دارد: «یک بخش آن دنیای مشترکی بود که از اسطوره ها و تاریخ وارد ذهن شاعر شده بود و این یکی از جاهایی است که شاعر کمی از زمانه خودش فراتر رفته است. بخش دوم درباره اتفاقات امروز ایران است که در این قسمت شعرهای کمی دارد. بخش دیگر زندگی شخصی شاعر است که به زادگاه و و جغرافیای زیستی او مربوط میشود واین نشان دهنده این است که شاعر به خودش و درونش نزدیک شده است. بخش چهارم نیز دنیای معاصر و وطنش است»
مظفری همچنین به کوتاهی غزلهای بریلهای ناگزیر به عنوان ویژگی قابل تامل این اثر اشاره کرد که سبب شده است غزل حوصله خواننده را سر نبرد و در جایی که انتظار میرود تمام شود: غزلی که از هفت بیت تجاوز کند غزل طولانی است؛ حرف شاعر تمام شده است، اما عطش قافیه نمیگذارد شعر تمام شود. این درحالی است که غزلهای «بریلهای ناگزیر» از ۵ بیت تا نهایت ۱۰ بیت است.
توجه به حس شنوایی
در ادامه نشست، دلارامی به اولین غزل مجموعه با نام «لویی بریل» اشاره کرد و گفت این شعر و اشارات آن به اشخاص نابینا، در واقع تجربیات شخصی شاعر است و آنچه که دیده و زندگی کرده و لمس کرده است. او در بخش دیگر صحبت هایش، به غزل «صدا» اشاره کرد و گفت با خواندن این شعر می توانیم متوجه اهمیت حس شنوایی برای نابینایان شویم. موسی عصمتی در واقع صدا را مساوی می کند با حس لامسه و این حس در شاعر نابینایی که شعر می گوید نمود بیشتری دارد.
بوم گرایی و اشاره به جغرافیای فرهنگی، عنایت به موسیقی شعر، ردیف های بلند جدید، دقت و توجه به مسائل روز و مسائل اجتماعی از دیگر ویژگی های شعر عصمتی است که دلارامی به آن ها اشاره کرد.
«بریلهای ناگزیر مجموعهای است که جاذبه دارد، حرفهای تازه میزند و جغرافیای تازه دارد. ما را میبرد به سرخس و گردنه سینا و در آن معدنی که در آن روستاست. انگار ما هم رفتیم و لحظهبهلحظه آن فضا را تجربه کردیم.»
این تعبیری است که زینب بیات برای مجموعه «بریلهای ناگزیر» به کار برد تا به بخشی از این اثر برسد که برای همدلی بین کشورهای فارسیزبان از جمله افغانستان سروده شده است. زینب بیات، شاعر افغانستانی، با تکیه بر همین ویژگی اثر گفت: اشعاری که برای همدلی بین دو کشور سروده شده است، برای من بهعنوان یکی افغانستانی جذاب بود. در این سالها شعرهای فارسی درباره افغانستان داشتیم و همدلی را در وطن فارسی ایجاد کردند، اما در این مجموعه ما این جهان فارسی وطنی را با صمیمیت بیشتری حس میکنیم و حتی نامهایی از جغرافیای افغانستان و ولایات افغانستان تکرار میشود که در شعرهای دیگر شاید کمتر دیده باشیم. من حس کردم دل شاعر، همان مقدار که در ایران میتپد، همان مقدار در افغانستان هم میتپد و این حس خوبی داشت برای من. این ویژگی در عین اینکه آن حس همدلی را القا میکند، خیلی هنری و نمادین کار شده است.
بیات در بخشی دیگر از سخنانش به تنوع فضاها بهعنوان یک ویژگی مهم این اثر اشاره کرد و گفت: تنوع فضاها حس خوبی برای من داشت. عناوینی مثل «پدرم»، «وانت آبی» و... که با خواندن آنها فکر میکنی در خیابان و کوچه و بین مردم راه میروی و دقیقا در متن زندگی مردم حرکت میکنی و این نماهنگ و ضرباهنگ برای تو تکرار میشود.